پیاده رو
پیاده رو

پیاده رو

یعنی‌ می‌خوام بهت بگم زندگی‌ هنوز خوشگلیاشو داره

راننده تاکسیه همه پولارو ریخت رو زانوش و دنبال یه پونصدی سالم گشت. وقتی پیدا نکرد یکی از پونصدیا رو که یه تیکش پاره شده بود برداشت و گفت "الان با چسب درستش میکنم." یه لحظه فکر کردم "چسب؟ چسب از کجا میخواد بیاره؟" که دستشو دراز کرد و جاچسبی [همینه دیگه؟] رو که گذاشته بود گوشه داشبرد برداشت.