از این موقعیت های سخت...

آدم لجبازیم ولی دیگه شورشو درنمیارم. الان سر یه اتفاقی باید شورشو دربیارم و می دونم طرف مقابلم از اون آدمای لجبازِ  نفهمِ "هیچ ایده ای در مورد مذاکره ندارم"ـه. اگه لجبازیه ادامه پیدا کنه، اوضاع سخت میشه و نمیدونم طرف چقدر میتونه بچه باشه تو این ماجرا و جالب اینجاست کاملا میدونه حق با منه ولی خیلی ریلکس برخورد میکنه که "خب که چی؟" و داشتم به مامان می گفتم که تا همین امروز فکر می کردم میشه همه چی رو با مذاکره حل کرد و حداقل یه دلیل شنید واسه کارشون، نه با یه قیافه ی حق به جانب طور رو به رو شد که "آره فهمیدم حق با توئه ولی همچنان من درست میگم و به کفشم اصلا."


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.