سلام رفیق!
با خودم گفتم اینو بذارم واسه روز تولدت یا چه میدونم یه روز خاص که یه مناسبتی توش باشه ولی بعدش فک کردم چه فرقی میکنه؟ من میخوام حرف بزنم و چه امروز، چه چهار ماه دیگه. هر روز میتونه روز خاصی باشه. مناسبت خودشو داشته باشه فقط ما باید اونارو خاص کنیم. خودت بهتر از من اینارو میفهمی.
داشتم تو history مسنجر می چرخیدم و حدس بزن چی پیدا کردم. اولین صوبتمون! الان یه کم خنده داره، راستش "کم" کلمه ی مناسبی نیست. بذار بگم خیلی خنده داره. انگار جفتمون نمی دونستیم چی باید بگیم و حقم داشتیم. هنوز یادمه که چقد لفظ قلم حرف میزدی و من با خودم می گفتم "چی داره میگه؟" دقیقا با اون قیافه ای که می گیم طرف مخش تاب داره و کی میدونه؟ شاید توام داشتی همین فکرو می کردی.
میدونی مهم نیست بقیه چی میگن. درمورد پشت مانیتور بودن و این حرفا. من یکی از بهترین رفیقامو مدیون همین مانیتورم و هیچ وقت حتی واسه یه لحظم فک نکردم که ارزششو نداشت. ارزششو داشت رفیق، بیش تر از اون چیزی که فکرشو بکنی. داشتن یه نفر که میتونی واسش از همه چیز و همه کس بگی. کسی که قبل حرف زدن باهاش چند ثانیه ای صرف این نکنی که اصن میفهمه من دارم چی میگم؟ که منصرف نشم از حرف زدن درباره کتابا، فیلما، آدما و فکرای مسخرم.
وقتایی بود و هست که موضوعی که می خواستم درموردش باهات صوبت کنم اصن موردعلاقت نبود ولی گوش دادی یا دونخطه دی وار حرف زدی باهام. تکنیک دونخطه دی وار حرف زدنو هیچکس بلد نیست. ولی تو بلدی رفیق. این که "اوه! فک کنم دیگه باید برم سراغ موضوع بعدی واسه صوبت!" که "فک کنم وقتشه خفه شم!" و این...خیلی خوبه!
الان که دارم فکرشو میکنم من باهات درمورد چیزایی حرف زدم که هیچکس نمیدونه. همه اون پوسته ی خارجی رو می بینن، هیچ کس زحمت دیدن پوسته ی داخلیرم به خودش نمیده. و تو زحمتشو کشیدی. وقتایی که در معرض فروپاشی عصبی بودم تو اون جا بودی، وقتایی که با کوچیک ترین چیزا هیجان زده میشدم تو اون جا بودی. وقتایی که اعصابم خراب بود، غر زدنم میومد، یا فقط دلم می خواست با یکی حرف بزنم تو اون جا بودی.
من معتقدم آدما تصادفی نیستن که همینجوری بیان و برن. همشون یه دلیلی واسه رد شدن از مسیر زندگی آدم دارن و خوشالم که یه روزی یه جایی از زندگیمون مسیرامون به هم می خورد و تو دلیل خوبی داشتی و داری. من معتقدم کسی که تو خوشحالیات نیست، همون بهتر تو غماتم نباشه. و خدا میدونه چقد از شادیامو با تو گذروندم.
چاوشی میگه: "رفیق من سنگ صبور دردام" و من باید عوضش کنم "رفیق من سنگ صبور شادیام، اعصاب خرابیام، مسخره بازیام"
مرسی رفیق!