اینجوریه که نشستی، حوصله هیچیو نداری، زل زدی به صفحه ی مانیتور و منتظری یه معجزه از آسمون درست بیوفته وسط اتاق و یهو یه نوشته ی خوب، یه امید خیلی کوچیک، میتونه تو رو دوباره به زندگی برگردونه!
پنی یک:
این وبلاگایی که آرشیوشون یه جور طلای مکتوبه!