روقت هدفونم را برمی دارم و تلاش می کنم با زور و فشار کاری کنم که در موبایل کاکائوییم فرو برود و خیلی هم با عجله قصد دارم به آهنگ موردنظر برسم و زیر لب زمزمه اش کنم، سعی می کنم به این که "خواننده کی بوده و چه خوانده و صدا و کوفت و زهرمارش چطور است؟" فکر نکنم و همه ی تمرکزم را جمع آن چه آهنگ بر سرم می آورد کنم!
مثلا این که اوج آهنگ کجاست و کجا می توانم این که فردا چه امتحانی دارم و چه اتفاقاتی در پیش رو است را فراموش کنم و همه ی زندگیم بشود آن آهنگی که دارد play می شود در هدفونم!
هر آهنگی قصه ای دارد و همه ی ما حتما توانایی این را داریم که قصه اش را بسازیم و غرقش شویم.
اصلا آهنگ ها را ساخته اند برای غرق شدن!
چه کسی توانایی نجات دادن ما را دارد؟!
آهنگ گوش دادن خیلی خوبه! یعنی یه آرامشی بت میده، وقتی شاهین نجفی داره تو گوشت جیغ میزنه
یا یه جای دیگه سالار عقیلی داره فریاد می کشه
ینی کلا حس خوبیه آهنگ گوش دادن!
من که نجات غریق نمیخوام؟ تو میخوای؟
سالار عقیلی فریاد می زنه؟:-؟
نه نمی خوام!
واقعا دیوونس ها!
من فکر می کردم شکسته نفسی می کنه!
ینی آهنگ گوش نمیدی؟:|
هیشکی!